من نه ابراهیم نه اسماعیل،بل رهام؛

پا نمی کوبم روی زمین
تار رسیدن به آب شرکت زمزم
یا کشفِ گنجِ فلان پادشاهِ قرنِ مرده
قارون،شاه،رهبر حتا...
پا نمی کوبم رویِ زمین تا بارانی تصمیم به ریختن بگیردیا مثلا جنگل ها،
دیگر کتاب و کتابخانه نشوند
برای این هم نیست_
که تورم فلان قدر درصد است!
باور کن
فقط یک دانه
از آزادی هایِ پشتِ ویترین را می خواهم 

 

تا دست می برم

زیر ِ بلوز تو

فصل

عوض می شود...

شرح میدهند اشیا:اینطور:

شرحِ چند حادثه،از زبانِ یک شهید؛

شرحِ برگ ریزانِ یک باغ،از زبانِ یک پاییز؛

شرحِ زایمان دوباره،از زبانِ یک شکم؛

شرحِ تقویم دوباره،شرحِ شهید دوباره؛

به احترامِ مرد بزرگ شهر غصه ها؛یک هفته سکوت. 

+ 

90+

کوتاه تر از هشتادونه میشوم...مثل نود. 

+بخوانید.از دیکتاتوری تا دموکراسی(جین شارپ) 

+بخوانید.عید نیست/