نظرسنجی
من خرم آقای خامنه ای؟
روزانهها
همه- سه گانی(دکتر فولادی)
- غزل الف میم روز(وحید نجفی)
- این "زن" بر عبور سایه ها مردنی ست(بهاره نوروزی)
- از تو ای شعر!واقعا ممنون!!(امید اقدمی)
- سگ لرزه های یک شک(زهرا رجایی)
- کتاب خوان(مرتضی شاهین نیا)
- سایت شعر 1
- خواب پلنگها(محمد جانبازان)
- سایت ادبیات پیشرو ایران(آوانگاردها)
- رامسید در اتوبان(حسن هادوی)
- علیرضا فولادی
- انجمن مجازی شاعران ایران
- میخکوبیسم(محسن عاصی)
- فاطمه اختصاری
- غزل پست مدرن(دکتر مهدی موسوی)
پیوندها
- کوریون
- ابله
- یادداشت های سیاه
- غم آباد
- دی فار
- زهر خند مونالیزا
- نت فالش
- متولد 18 تیر
- این من!خالی کنید تیر
- دیوانه خانه شمار 5!
- روبان سبز
- دست نوشته ای یک دختر بجه
- بادکنک
- زندگی فلزی
- فریاد در آب
- وقت های بیکاری
- چیتای کفر
- some one like me
- تبیان
- دل شکسته
- A M N E S ! A
- اینجاست کافه باران، بنوش . . .
- شمارش معکوس
- حرفهای ما،هنوز نا تمام
- نگهبان شب
- در برابر هیچ
- کافه تهوع
- ارکستر شبانه رنگ ها
- اینونشن های من
- دختر حوا
- آنشرلی خودمان
- می خوردن و شاد بودن آیین من است
- چسبندگی های روح ما(من و تو)
- منتظر
- باران پاییزی
- محکوم به مرگ
- خرمگس خال تور ...
- هات داگ(سیاسی های خودم)
- زخم عقل
- آزادی،خجسته آزادی
- حرف های نگفته
- فصل سرد
- whiSpers & sCreAmS
- دست نوشته های یک آدم معمولی
- طعم تلخ خواب با دود سیگار!
- قهوه و سیگار(هیرشاد)
- عطسه های واگیر دار
- زندگی دوگانه ی یک دلقک
- گره مو!
- پرواز در آّب
- جراحت مغز دست نخورده
- لاله شهری
- ساحل(pink)
- الناز(جایی که آسمان خراش حرف هایش کوتاه است)
- خاتون
- نوشته های یک دختر معمولی
- یادداشت های یه دهاتی
- ته مونده های من
- غرولند های یک جهان سومی
- دیوانه(رضا)
- اینجا جو هنوز فرانسوی ست...(فرشاد)
- لیلو
- شاهزاده احسان میرزا
- آرشه
- صندلی لهستانی
- ستایش
- خودزنی های شبانه
- مهشید
- الیکو بانو
- ارجیف نویسی
- یک بی شعور فهیم
- هانیه
- سارا
- رها(سحر)
- کالیف(محمدِ موسویان)
- بانویِ اجاره ای
- آنارشیست خاص
- الهامِ رئیسی
- آفرودیت
- امید
- فقط یک ستاره ام...
- شقایق دریایی
- دختری که سقف دهان مورچه را دید
- میکروب!
- آغازی دیگر
- سَمی را
- نازنین(همه چی دروغه)
- ریحانه(راز شبنم)
- سنجاب!
- وصال(بی صدا خواهم سوخت)
- فصل خاکستری(مجتبی ح)
- مریم(دختری با اسانس لبخند)
- گیس(پردیس)
- لایفون
- راوی
- بهار
- اراجیف نویسی(روشا)
- سارا(یه فنجون قهوه)
- فازّ سیّال
- حسین،رفیقم!
- افشین صالحی(حوالی یک عاشقانه آرام از یاسی سپید)
- پرواز ِ قاصدک(زهرا)
- قطره
- شهادت دروغ
- دو رگه
- ممنوعه
- پاپتی...
- کافه چی
- زندگی و لکومبوروها
- ویرانه یک شیطان
- کلبه کوچک من
- ممنوعه
- امیر حسین یقموری
دستهها
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- حسین 243
بایگانی
- بهمن 1394 1
- شهریور 1393 2
- تیر 1392 2
- خرداد 1392 2
- اسفند 1391 3
- بهمن 1391 2
- دی 1391 1
- آذر 1391 2
- شهریور 1391 2
- مرداد 1391 2
- تیر 1391 2
- خرداد 1391 7
- اردیبهشت 1391 8
- فروردین 1391 5
- اسفند 1390 8
- بهمن 1390 7
- دی 1390 9
- آذر 1390 9
- آبان 1390 9
- مهر 1390 11
- شهریور 1390 6
- مرداد 1390 6
- تیر 1390 18
- خرداد 1390 11
- اردیبهشت 1390 11
- فروردین 1390 9
- اسفند 1389 9
- بهمن 1389 9
- دی 1389 12
- آذر 1389 16
- آبان 1389 14
- مهر 1389 16
- شهریور 1389 8
- مرداد 1389 4
آمار : 164136 بازدید
Powered by Blogsky
حسین
چهارشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:50 ب.ظ
روحش شاد
غرق دررحمت خداباد
روحش شاد
چرا همه از مرگ این آدمه ناراحتن...؟
بزرگ بود و هست.
خدا بیامرزه
روحش شاد
ما توهم زده ها فقط بلدیم بگیم خدا بیامرزدش چون عرضه نداریم برای زنده ها و حتی مرده ها کاری کنیم
در موردش صحبت کردیم غریبه.
ناصر ... رو پارسال که دیدم بودم اولای بیماریش از مرگ می ترسید و چقدر دلم براش میسوخت موقعی که اشک می ریخت /.... روحش شاد / خدایش بیامورزد
بزرگ بود و از اهالی امروز بود.
یعنی لال شم؟
نه.
مَرد، مُرد.
روحش شاد...
اپم رفیق...
حسینا! مرد نکونام نمیرد هرگز
مرد،
جاوید شد در عمرش
و در کلام آخرش.
آره احمد.
دوسش داشتم.
روحش شاد.
سکوت
و سکوت.
روحش شاد.
میخوای آخرین حرفامو بشنوی پس بیا پیشم
بله.
اره
همون آنشرلی ام
اومدم دوباره رفیق
خوش اومدی رفیق.
تسلیت به همه ...
...
بزرگ بود و از اهالی امروز بود...
بزرگ بود و هست...
روحش شاد..
و با تمامِ افق های باز،نسبت داشت.
منم فهمیدم که منظورت نوشته هام بوده متوجه اصل موضوع نشدم . ..
این سکوت شابد بازم کم باشه...
روحش شاد!
....
و دیگر هیچ.
قلم زیبایی دارید
خوشحال میشم به من هم یه سری بزنید
و جنگ زندگی پس از جنگل بود...
سلام مهربان
آیا میدانستید در طی 5 هزار سال اخیر 14 هزار جنگ در جهان رخ داده است
سلول انفرادی با جنگی بی پایان به روز شد
منتظر حضور سبزت هستم
[گل]
درد را زیســــت
و مرگ را ...
معنا بخشــــــید
ناصــــر خان حــــجازی
عــــــبور کرد....
....یادش گـــــرامی باد
نمیدونم شاید عشق
شاید.
خوب اگه یه آدمی مثل این مرد بزرگ باشه و تو نفهمی و اصلا نشنایش و بمیره چی...؟
اگه اون آدم رو کسی نشناسه و به خاطرش هیچ کس یه هفته سکوت نکنه چی...؟
اصلا فرقی میکنه؟
حوصله ی بحث وت این مورد رو ندارم!
تسلیت..
باسلام.
به درک عزیزم...
برمیگردیم به روالِ عادی!
آخ پسر...
سرم ترکید!!
ناصر رفته اما هست!!
درکش از ما بر نمیاد...
زمان گذشت
زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت....