قمار باز

آزادی بی بها نیست

قمار باز

آزادی بی بها نیست

تو رفته ای و من هرگز،

به زندگی باز نگشته ام...

از سرت بیافتم،تمامم می شکند

فرضیه ای که توسط زمان رد شُد!

دلم میخواست مثل ِ تو فیلما،شب ِ عروسی و به هم بزنی!

با همون لباسای ِ سفیدت،تو خیابونا با عجله راه بری و دنبال ِ من بگردی.مثل ِ تو فیلما عزیزم.

بعدش کفشای ِ پاشنه بلندتو در بیاری و بدویی سمت ِ یه کیوسک تلفن،گوشی رو برداری و

آروم

آروم

شماره ی ِ من و بگیری.

من از پشت ِ خط بگم شما؟!به روی ِ خودم نیارم که تو رو شناختم.

ولی آخه لا مذهب!

بعدش آروم

آروم

اشکاتو از پشت ِ تلفن پاک کُنم.

جمعه ای که با همیشه فرق داشت

پُل داشت  

دریاچه ای که ما را کنار ِ هم نشان می داد!

گور ِ بابای ِ مردم!

دانه

دانه

شعرهایم را تعبیر کُن.

قبل از اینکه این تسبیح

از دستت بیافتد؛