دشت ِ سر سبز و گلهای ِ سرخش
زردش،آبی اَش
زیر سایه نشستن توی ِ باغ
کنارِ جویِ آب و
این ها را بی خیال...
با پدرت صحبت کردی؟!
(ح.ر)
کلی شعر برای ِ تو دارم
کلی حرف برای ِ زدن
فقط کمی مجال بده!
برای ِ نفس کشیدن
(ح.ر)
+برای ِ پوریا(خرمگس ِ خال تور ِ دوس داشتنی)آرزوی ِ سلامتی داشته باشیم.
اینبار بر خلاف ِ همیشه،شعر نمیذارم!
من با کمک ِ یکی از دوستان در حال راه اندازی یک انجمن ادبی در منطقه 6 تهران هستم.این انجمن از یک هسته اصلی به عنوان اعضای ِ اصلی تشکیل میشه که 6 نفر عضو داره.این اعضا باید در تمامی ِ جلسات انجمن حضور داشته باشن.بعد از تشکیل ِ هسته یِ اصلی عضو گیری شروع میشه که خیلی راحت انجام میشه.حالا همینجا از همه دوستان میخوام اگه کمکی ازشون بر میاد دریغ نکنن!
:(