قمار باز

آزادی بی بها نیست

قمار باز

آزادی بی بها نیست

هیچی!

آهسته تر گام بردار، 

بگذار صدای ِ رفتنت را نشنوم...

بعد از آن آغوش

بعد از آن آغوش

پشت ِ پیراهن ِ من
بوی ِ عطر ِ مرد ِ دیگری را
می داد
 
(ح.ر)

ربات با گروه خونی +O

موتور خوابم را خاموش می کنم 

از تختم پیاده می شوم 

 از اتاق تا حیات را فاکتور بگیریم

پاهایم را می گذارم روی ِ حالت بارانی 

دستهایم را تنظیم میکنم 

یکی در جیب پالتویم 

دیگری را عمود 

چتر گرفته 

بی حرکت 

من-ربات شده ام 

...

نام تو آشنا نیست،

وقتی حنجره ی ِ غریبه ای

می نوازدش؛


(ح.ر)

آنقدر کم شده ای

که خلوتم را به هم نمیزنی!