شرحِ چند حادثه،از زبانِ یک شهید؛
شرحِ برگ ریزانِ یک باغ،از زبانِ یک پاییز؛
شرحِ زایمان دوباره،از زبانِ یک شکم؛
شرحِ تقویم دوباره،شرحِ شهید دوباره؛
شرحِ برگ ریزانِ یک باغ،از زبانِ یک پاییز؛بسیار بسیار زیبا بود
ممنون.
این طور موقع یه سری از رفیقات می فهمن چی می گی .. البت دو سه نفرشون ولی من دقیقا هیچ وقت سر در نیاوردم چی می خوای منظور خط آخر همه ی خطوط اولو دومو سومو گفتی که یه حق مطلب بشن برای خط چهارم ... ولی
شرح درد از زبان میله ها
شایدم شرح او از چشمان نابینای منچ فکر قشنگی داشت این پستت
ممنو پریناز.
شهیدان گواهی میدهند شرح این ریزش دوباره،تولد مرگی دوباره را
دقیقا بهار/
شرح زندگی من از زبان کسی که سالها ترک شده.
زندگی به خاطرِ خاطره ها...
...............پگاه مدرسه .. پگاه زندان
پگاه؛نکند سینه یِ قبرستان!
شــــرح ِ دَرد همــ ــین.../.+پسندیـ ــده شد : )
سکوت اشیا را باور نکن
شرحِ سکوت.
از آنجا که من هم یه ضعیفه بیش نیستم پس نفهمیدم چی به چیه!
شوخی میکنی!
در تشریح زمان گمیم پسرم.../
بله رِئیس.
شرح دردهای مشترک جوانیمانتمامی ندارند ...
بله سحر.
حال و هوای صدای پای آب رو داشت این . . .
شاید...
مبهـم و پیـچیـده ! مثـه ی نامـه ی خونـده نشـده .درسـت عیـن ِ یـه مرد !
بدون شرح شهیدی می کنیم
تقویم دوباره بدون شرحِ حسین.
چه کشکی.چه دوغیچی میگی تو؟
همه چیز زبان گویای بشر شده اندمگر به هوش بیاید
عجب شریف و پاک میتونن باشن این شرحها
خیلی؛خیلی
و آخر همه ی این ها شاید برسد به مرگ...شرح مرگ از زبان قبر...شاید...
شرح مرگ از زبان من که دیگر نیستم ...این بهتره...
...شرح....انگار دوباره زنی دارد مرا به دنیا می آورد...
شرح حسین و میر حسین ........... تا فیلترینگ!
؟!
شرح راه از زبانِ خون
شرحِِ شرحِ شرحِ
شرح حسن لیلی چی شد پس؟(به قول جامی)
سرِ جاشِ!
همیشه دوست داشتم بتوانم از دید و زبان چیزهای مختلف ببینم و بگویم.همهاش جالب بود.
شرحِ برگ ریزانِ یک باغ،از زبانِ یک پاییز؛
بسیار بسیار زیبا بود
ممنون.
این طور موقع یه سری از رفیقات می فهمن چی می گی .. البت دو سه نفرشون
ولی من دقیقا هیچ وقت سر در نیاوردم چی می خوای
منظور خط آخر
همه ی خطوط اولو دومو سومو گفتی که یه حق مطلب بشن برای خط چهارم ... ولی
شرح درد از زبان میله ها
شایدم شرح او از چشمان نابینای من
چ فکر قشنگی داشت این پستت
ممنو پریناز.
شهیدان گواهی میدهند شرح این ریزش دوباره،تولد مرگی دوباره را
دقیقا بهار/
شرح زندگی من از زبان کسی که سالها ترک شده.
زندگی به خاطرِ خاطره ها...
..
....
....
.....پگاه مدرسه
.. پگاه زندان
پگاه؛نکند سینه یِ قبرستان!
شــــرح ِ دَرد همــ ــین.../.
+پسندیـ ــده شد : )
سکوت اشیا را باور نکن
شرحِ سکوت.
از آنجا که من هم یه ضعیفه بیش نیستم پس نفهمیدم چی به چیه!
شوخی میکنی!
در تشریح زمان گمیم پسرم.../
بله رِئیس.
شرح دردهای مشترک جوانیمان
تمامی ندارند ...
بله سحر.
حال و هوای صدای پای آب رو داشت این . . .
شاید...
مبهـم و پیـچیـده !
مثـه ی نامـه ی خونـده نشـده .
درسـت عیـن ِ یـه مرد !
بدون شرح
شهیدی می کنیم
تقویم دوباره بدون شرحِ حسین.
چه کشکی.چه دوغی
چی میگی تو؟
همه چیز زبان گویای بشر شده اند
مگر به هوش بیاید
عجب شریف و پاک میتونن باشن این شرحها
خیلی؛خیلی
و آخر همه ی این ها شاید برسد به مرگ...
شرح مرگ از زبان قبر...شاید...
شرح مرگ از زبان من که دیگر نیستم ...
این بهتره...
...شرح....انگار دوباره زنی دارد مرا به دنیا می آورد...
شرح حسین و میر حسین ........... تا فیلترینگ!
؟!
شرح راه از زبانِ خون
شرحِِ شرحِ شرحِ
شرح حسن لیلی چی شد پس؟(به قول جامی)
سرِ جاشِ!
همیشه دوست داشتم بتوانم از دید و زبان چیزهای مختلف ببینم و بگویم.
همهاش جالب بود.