گاهی،
از برخوردِ دستهایم
با چهره یِ واقعیت
می ترسم.
+
با من همیشه رو راست باش!
مثلا بگو:
که دیشب را با او خوابیده ای،به جایِ اینکه
تظاهر به تنهایی کنی.
(ح.ر)
+شخصی
هر روز،
به تکرار
این درها را
باز و بسته میکنم!
شاید،پشتِ یکی از آن ها
ظهور کنی.
+-
ذهنم،
در آن گوشه اش
که تو هستی،
سنگینی میکند.(ح.ر)
کوریون سابق!
به احترامِ مرد بزرگ شهر غصه ها؛یک هفته سکوت.