بگو ماهم را صدا کنم؛خورشیدت که خسته شد،
جنابِ خدا.
فکر می کنی ماه ماندنی است؟
بحث ماندن و نماندن نیست.بگو ماهم را صدا کنم،خورشیدت که خسته شد!
خورشیدم هر غروب خسته می شود . و جنگ ما ادامه دارد .
آفتاب آمد دلیل آفتاب.../
همین حسام...همین.
ازین ماه ها ما هم داریمااا
خوشا به حالِ شما.
دور بـــاش اما نزدیکــــ ؛من از نزدیکـــ بودن هـــای دور مـــی ترســـم . . .
باش و باش.
مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاهاین جوری که من صداش کردم دیگه حتما شنیده
شاید...
یاد خسوف افتادم یهو!
نمازِ آیات بخون!
همون راش
آره..
کاش ماهی هم بود.
اینجا که هست. . .
ماه هم خشته میشود
حرفِ من یچی دیگست.لینک بذار ساحل!
"ماهم را صدا کنم!"...گفتم حالا یعنی رو ما رو زمین نمی ندازه؟!++با داستانی سیاه و کوتاه به نام "دنیای خاکستری" آپ می باشیم...وقتی ذهن مرده هر یک از ما یک مار را حامله میشود...ولنگاری!
سلام!:)
فریاد هم بزنی جوابت را نمی دهد چیزی نمی گوید
!
خوابیده شاید که نمیشنوه....
دنیا عوض میشه.
ماه هم میره یه روز....
حرفِ من یچی دیگست.
این یعنی ماهت به درخشندگیه خورشیده...صداش کن...من خدا هستم!
خدا را شکر؛
منظورتو نگرفتممانا باشی
مثلِ آینه است!البته برایِ من.زنده باشید/
جناب خدا کلا نشستن اونجا که هر چی ما میگیم بگن چشم!
چقدر اسمِ خدا رو میاریم این روزا؛چه خبره؟
حسین وب زدم بیا سر بز
اسمان چه کج فهم است......نمی داند افتابش بی تو دلم را گم نمی کندماهش بی نور چشمانت چشمانم را روشن نمی کند...
خدا و آسمانش را بیخیال.
وای حسین چی گفتی.. یه دفه لرزشی افتاد تو تنم! عالی بود پسر.ستارهای هم که داشته باشی شاید کافی باشد حسین.
مرسی احمدِ عزیز.
یه شب ماه میاد...شاید!
از پشتِ اون کوه...
سلام وبت توپه خدا هم یه روز خسته میشه
فکر می کنی ماه ماندنی است؟
بحث ماندن و نماندن نیست.
بگو ماهم را صدا کنم،خورشیدت که خسته شد!
خورشیدم هر غروب خسته می شود . و جنگ ما ادامه دارد .
آفتاب آمد دلیل آفتاب.../
همین حسام...همین.
ازین ماه ها ما هم داریمااا
خوشا به حالِ شما.
دور بـــاش اما نزدیکــــ ؛
من از نزدیکـــ بودن هـــای دور مـــی ترســـم . . .
باش و باش.
مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاه
این جوری که من صداش کردم دیگه حتما شنیده
شاید...
یاد خسوف افتادم یهو!
نمازِ آیات بخون!
همون راش
آره..
کاش ماهی هم بود.
اینجا که هست. . .
ماه هم خشته میشود
حرفِ من یچی دیگست.
لینک بذار ساحل!
"ماهم را صدا کنم!"...گفتم حالا یعنی رو ما رو زمین نمی ندازه؟!
++با داستانی سیاه و کوتاه به نام "دنیای خاکستری" آپ می باشیم...وقتی ذهن مرده هر یک از ما یک مار را حامله میشود...ولنگاری!
سلام!:)
فریاد هم بزنی جوابت را نمی دهد
چیزی نمی گوید
!
خوابیده شاید که نمیشنوه....
دنیا عوض میشه.
ماه هم میره یه روز....
حرفِ من یچی دیگست.
این یعنی ماهت به درخشندگیه خورشیده...صداش کن...من خدا هستم!
خدا را شکر؛
منظورتو نگرفتم
مانا باشی
مثلِ آینه است!البته برایِ من.
زنده باشید/
جناب خدا کلا نشستن اونجا که هر چی ما میگیم بگن چشم!
چقدر اسمِ خدا رو میاریم این روزا؛چه خبره؟
حسین وب زدم بیا سر بز
اسمان چه کج فهم است......
نمی داند افتابش بی تو دلم را گم نمی کند
ماهش بی نور چشمانت چشمانم را روشن نمی کند...
خدا و آسمانش را بیخیال.
وای حسین چی گفتی.. یه دفه لرزشی افتاد تو تنم! عالی بود پسر.
ستارهای هم که داشته باشی شاید کافی باشد حسین.
مرسی احمدِ عزیز.
یه شب ماه میاد...
شاید!
از پشتِ اون کوه...
سلام وبت توپه خدا هم یه روز خسته میشه