یادمه کلاس دوم دبستان که بودم همه چیز بوی بهار داشت برام انقدر خوب لمسش میکردم که میتونستم شعرم بگم...: بهار یه فصل زیباست فصل گل و سبزه هاست میوه های خوشمزه شلیل هلو بامزه بهار اگه نباشه میوه ای نیست تو دنیا دنیا اگه نباشه بهاری نیست تو هیچ جا.... ههه چه عالمی داشتم.... ولی الان همه چیز سرد و بی روحه برام و اومدن بهار غیر قابل باور دو ساله که همه چیز برام پاییزه...فصلی که ازش متنفرم.... دیگه نه دنیا برام قشنگه نه بهار....
یه بابایی میگفت اگه واقعا دلت آزادی میخواد برو قوانین اجتماع رو رعایت کن تا احساس آزادی کنی...من گفتم: باب کسی ما رو بازی نمیده چه فایده دونستن قواعدش!
کی می گه این بهار آزادیه
تا بوده من یکی که اسیر فک و فامیل بودم و مثل کزت کار کردم
بهار یه چند سالی هست که واقعا برای منم بهار نیست. و هیچ ذوقی برای اومدنش ندارم.
++++++++
آن پیرمرد ریشو که کاری از دستش ساخته نیست رفیق...
بی خیال شو... خودت به خودت فرصت بده... شاید کمی گم تر شوی
بهار نیومده
بوی بهار که آمده
تو توهم زدی...
به گمانم
ناراحت شدم...
برای ما که نه زمستان رفتنی است و نه بهار امدنی....
سالهاست که به زمستان سردو تاریک عدت کردیم و به امید بهار زنده
اون عادت بود نه عدت
ببخشید
در بهار آزادی جای شهدا خالی...هه هه هه... :))))
+ندارد
عادت کردیم به همیشه زمستان بودن ولی ترجیح میدیم تو توهم باشیم.
یعنی خود به خریت زدن..؟
راستی شما از دوست ما که وبلاگش بسته شده خبر نداری؟؟
کدوم دوست؟
خدا گیج می زند. پریود شده شاید
زمان پریودش تغییر کرده.
دقیقا. موافقم
خدا !
برای شما آرزوهای زیادی دارم
بیا و بخوان...
یه روز خوب میاد...
این بهار آزادی میگی هنوز سمت ما نیومده ، از هواشناسی هم چیزی درنیووردم . بعدا دیدمت برام تعریف کن ...
بله در بهار آزادی، جای آزادی خالی.
رخصت...
هی پسر ..
دقیقا اولین چیزی که به ذهنم اوومد همون نظر تو بود ...
در بهار آزادی جای شهدا خالی .
دو سالی هست که با عید و سال نو و بهار قهرم .
ولی من میگم:در بهار آزادی،جای آزادی خالی...
درود بر فخر آفرینش و برترین مخلوق آفریدگار مایکل جکسون کبیر ...
هنوز بهار نیومده / خدا تقویم هاش را گم کرده به گمونم . هیچ جوره هم راه نداره حالا حالا ها از این زمستون یه تک پا بیایم بیرون .
عید مردماست
دیب گله داره
دنیا مال ماست
دیب گله داره
سفیدی پادشاست
دیب گله داره
سیاهی رو سیاست
دیب گله داره ...
آیا ؟!
دیب گله داره،هنوز.
حسام
آزادی را بیخیال...
کنکورت را بچسب حسین عزیزم!!
شاید بعدها...
جایی دیگر!!
وقتی دیگر!!
دیدی اش...
بیخیال عمو،شما دیگه چرا برادر جان!!
یادمه کلاس دوم دبستان که بودم همه چیز بوی بهار داشت برام
انقدر خوب لمسش میکردم که میتونستم شعرم بگم...:
بهار یه فصل زیباست
فصل گل و سبزه هاست
میوه های خوشمزه
شلیل هلو بامزه
بهار اگه نباشه
میوه ای نیست تو دنیا
دنیا اگه نباشه
بهاری نیست تو هیچ جا....
ههه چه عالمی داشتم....
ولی الان همه چیز سرد و بی روحه برام
و اومدن بهار غیر قابل باور
دو ساله که همه چیز برام پاییزه...فصلی که ازش متنفرم....
دیگه نه دنیا برام قشنگه نه بهار....
آخه لامصب دیگه عیدا عید نیست.
در بهار آزادی جای شهدا خالی ....شایدم خال خالی . . . . /
سلام رفیق شفیق.
دستم به هیچی دیگه نمیره
نه تنها نوشتن
نترس،به مروور واست هضم می شه
وقت که بهت بده،همش وقتِ بیشتری می خوای
غافل گیرت می کنه که مجبور شی زود تر کنار بیای...
دستم،به ماشه تفنگ میره ولی...
در بهار آزادی جای همه چیز خالی ست...
باسلام.
سلام از ما.../
کدوم بهار آزادی؟؟؟؟؟!!!!!
هنوز تو قفسامون چنبره زدیم
.
.
.
هی هی !
مگر میشود در پس پرده های غلیظ مه نشست و زندگی را با رنگ خیال دید!!!
خیال،توهم،زندگی!به تخمم.
چرا جعل شعار می کنی ؟
پسر کنکوریه کچل
دی:
یه بابایی میگفت اگه واقعا دلت آزادی میخواد برو قوانین اجتماع رو رعایت کن تا احساس آزادی کنی...من گفتم: باب کسی ما رو بازی نمیده چه فایده دونستن قواعدش!
بازیه بی در و پیکری شده رفیق.
از زمستان ها که گذشت نامی نیست ... نامی نیست...
درود
زمستان دور خودش میچرخد.