موتور خوابم را خاموش می کنم
از تختم پیاده می شوم
از اتاق تا حیات را فاکتور بگیریم
پاهایم را می گذارم روی ِ حالت بارانی
دستهایم را تنظیم میکنم
یکی در جیب پالتویم
دیگری را عمود
چتر گرفته
بی حرکت
من-ربات شده ام
صندلی ِ روبروی ِ من خالی است
یعنی
پر است از نبودن ِ تو؛
حسین هنوز رهاست،دوازدهم شهریور؛برای ِ ایران