الهی بمیری حسین با این آپ کردنات که اگه آدم کلمه ی قبل وبعدو نخونه می زنه می رینه تو نظره خودش حالا فهمیدم چی می گی
رو خودت بکن / نامرد / ولو رو می گم حسیییییییییییییییییییین هر بار که این کلمه رو می خونم واسم یه معنی پیدا می کنه (ولو ) یه بار معنی ماشین یا همون اتو بوس یه بار معنی همون ولو شدن یعنی با یه کسره زیر واو اولی
تلویزیون خاموش است رفیق گوش هایم را کیپ کرده ام که نشونوم دروغ هایشان را چشم هایم را کور کرده ام و دنده ام را نرم... و در خواب زمستانی فرو میروم تا انقلاب بعدی مر ابیدار کنید لطفا سیاست کمرنگ شده بی سیاستی جولان می دهد با حرف و باتوم و زندان و مرگ بی سیاستی جولان میدهد.. تو خوب باشی اگر همین بس است
... فعلن که فریادی که برای کمترین حقمون کشیدیمو با زندان و باتوم و کشتن دارن سرکوب میکنند...حالام که دست گذاشتن رو کسایی که برای رهایی از این ورطه بهشون امید بستیم... نمیدونم چطور بعضی ها میتونن خاموش باشن؟!
باشد تا صبح دولتشان بدمد/امشب مبارزات وارد فاز جدیدی میشه...
عشق هاتو داری عرضه می کنی الان
حسود هرگز نیاسود/
eeeeeee
اولین نظر بودم
بلی بلی...آیکون پلک زدن پشت سر هم/
نمی دونم
چی بگم
نظر خصوصی
با عشق میونه ای ندارم
اصلا توقع ندارم یه پسر عاشق باشه
دخترا ارزش ندارن
این و جدی میگم
چرا!ما قبلا در این مورد بحث کرده بودیم/
آقا اصلا حسودیم میشه
دلم می خواد حسودی کنم
حرص نخور،حسودی کن...
نیمه شب امشب با نوشته هایت آرام خواهم گرفت
با آهنگ بلاگت نیز...
پسر عالیه!!
وای...مرسی!
حسین جان یه زحمت می کشی لینک مستقیم کنی این آهنگ و برامون؟!
بییییییییییییییییب
به قولی نمنه!
باور کنم اون روز همینجوری گفتی مژده؟
نه...
حسین با این عاشقانه هایی که مینویسی همه دختر مخترارو جمع کردی دور خودتا
ساعت نیمه شب دیشب را کاش میدیدم
نگو میرسه به گوش مریم/
همون دیگه معمولا عشقتون شبا ولو میشه رو آدم ... آدم حالش از هر چی عشقه به هم میخوره ..... والا !
والا.../
البته منظورم به شما نبود سوءتفاهم نشه .کلی گفتم
ما هم کل هستیم...والا/
عشقت رو تو ولو می کنی که چی بشه / بزنین به فاک
بعد کجا انشا الله ؟!
بگو منم می خوام بیام با عشقم
حالا نمیشه دم دمای صبح باشه به جای نیمه شب
نمیشه ؟؟
آها خودت با عشقت نمی ری ؟
اونو می خوای دک کنی /
نفر جدید و نو گیرت اومده ؟
هی پسر بلا
حسین دادا؟
الهی بمیری حسین با این آپ کردنات
که اگه آدم کلمه ی قبل وبعدو نخونه می زنه می رینه تو نظره خودش
حالا فهمیدم چی می گی
رو خودت بکن / نامرد / ولو رو می گم
حسیییییییییییییییییییین هر بار که این کلمه رو می خونم واسم یه معنی پیدا می کنه (ولو ) یه بار معنی ماشین یا همون اتو بوس
یه بار معنی همون ولو شدن یعنی با یه کسره زیر واو اولی
بترکی حسین با این آپت
آیکون غش رفتن از خنده
هوس عشق کردم ...
حداقل آرام تر/
تلویزیون خاموش است رفیق
گوش هایم را کیپ کرده ام که نشونوم دروغ هایشان را
چشم هایم را کور کرده ام و دنده ام را نرم...
و در خواب زمستانی فرو میروم تا انقلاب بعدی مر ابیدار کنید لطفا
سیاست
کمرنگ شده
بی سیاستی
جولان می دهد
با حرف و
باتوم و
زندان و مرگ
بی سیاستی
جولان میدهد..
تو خوب باشی اگر
همین بس است
پسرم مراقب دست و دلت باش. مامی نگرانته .
پسرک از دست رفت!
نیمه شب امشب نیستم!
ولی بیا ضایع بشی!
.
.
.
شما رو به من چه مربوط؟؟
حسین آهنگ وبلاگت خیلی توپه پسر!
قبلا گفته بودم بت؟
.
.
.
آره
حسین با این عاشقانه هایی که مینویسی همه دختر مخترارو جمع کردی دور خودتا
من عجب نظری داده
تو دیگه تایید نکن!ممد و محسن و ژوان که رفتن فقط شما موندین!چه گناهی دارم خدا/؟
که اینطور..!پس از روی دادرسی بود!
باید به دادها رسید!
من جنایت بی آبرو کردنت و تکذیب می کنم
اما حادثه 11سپتامبر کار من بود
چقدر فکر کردی به این نتیجه رسیدی که من با من هم دستیم؟؟؟
یه کم دیگه فکر کن به نتایج دیگه ای نمی رسی..
مثلا اینکه...
اوههووم
امروز چرا اینقدر اخبار اسم مارو میاره؟؟
هی میگه فتنه گران و اغتشاشگران 88
همبستگی دارن با ما دیگه/
گفتم تی وی رو خاموش کن!اصلا از پنجره پرت کن پایین!
جوا خودمو چی بدم!؟؟
از این نظر..
خیلی دوست دارم این کارو بکنم.چطور؟!بههم بگو.
خب
داشتم سریال می دیدم
برای اینکه بری تو قسمت دستگاه دی وی دی
باید از اول
از قسمت صدا و سیماش بگذری
اتفاقی شنیدم
من سریالارو تو کامپیوتر نمی بینم
اگر تی وی رو پرت کنم پایین
اونوقت سریالارو نمی تونم ببینم
من سر کارم حسین؟!!
نه/!
خوبه که من «تو» نیستم حسین جان!
به چه علت؟
کاش میشد عشق رو همیشه اینطوری خالی کرد!
خب این یه راهشه/
شب جمعه و وول و پتو و ..../
ممنون که به یادم بودی حسین عزیز
.
ساعت که به نیمه شب رسید یادت بمونه کفشت و جا بزاری
سلام حسین جان
ممنونم که به وبلاگم اومدی ...
مینیمال قشنگی بود ... خیلی قشنگ ...
مرسی رها
خیمه بزن روی عشق...
یا حسین مظلوم/گفتی خیمه یاد امام حسین افتادم...
مثل قصه ها
مثل بختک قصه ها/خودم که قصه نیستم...
آخرش به نتیجه رسیدی؟/
هوم.
حسین جان ممنون که هی حال و احوال می کنی عزیز!
10 روز گذشت. زود تموم میشه برام!
زودتر تموم بشه برگردی رفیق/
متنفرم از این جمله که یاد گرفتین را میرین به دخترا میگین ... اه اه ...
چس دود ... اصن همینیه که هست .
بی ادب/
داری خراب می شی انگار ! می دونم تلافی اون مدتی که آروم بودی رو داری در میاری. اونم اینجوری. نکن بچه. مامی یه چیزی می دونه می گه.
یه بغض چند ماهست/امشب میزنم بیرون.دلم واسه نوشتن تنگ شده اختر...
من از روی شوخی گفتم
وگرنه که من را به شما ربطی نیست!!!
.
.
.
ما هم شوخی کردیم.
شبیه تئاتر بود
تئاتر مرده،بی سن،بی تماشماچی.
...
فعلن که فریادی که برای کمترین حقمون کشیدیمو با زندان و باتوم و کشتن دارن سرکوب میکنند...حالام که دست گذاشتن رو کسایی که برای رهایی از این ورطه بهشون امید بستیم...
نمیدونم چطور بعضی ها میتونن خاموش باشن؟!
باشد تا صبح دولتشان بدمد/امشب مبارزات وارد فاز جدیدی میشه...
:)
...همینطوری گفتیم ی لبخندی بزنیم...
پستتو عجیب قورت میدم گلوم گرفته