صندلی ِ روبروی ِ من خالی است
یعنی
پر است از نبودن ِ تو؛
حسین هنوز رهاست،دوازدهم شهریور؛برای ِ ایران
نبودنت هم حجم می سازد
حجم نبودن،سنگین است.
تهی اما سنگین . . .
همین
قوانین علم را بهم زده ای نبودنت وزن داردتهی اما سنگین
تهی اما سنگین!
آقا تا حوصله مان قد دار، خواندیمت... از اون وبلاگ نویس هایی که سرشان ب تنشان می ارزد. حرف داری که بزنی... آفرین...
مرسی از شما.
و او خالی است از بودنت...پارادوکس جذابی بود حسین...من هم خیلی وقت ها این حس ها رو داشتم...
سنگین بود ی ِ زمانی این نبودن برای ِ من.
قشنگ بود(like always)
مرسی شیدا جان.
پر بودم از تو حالا تو رفته ای و من چقدر خالیم ..قشنگ بود حسینممنونم
مرسی پردیس.
مرسیکه نوشتی وبه من هم سرزدی رها جان .گل وبلبل و باران پاییزی.
به به!گل و بلبل و باران ی پاییزی!
توی فیسبوک هم لایک دادم اما اینجا هم نمیشه ازش گذشت..
گیرم در که باورتان به خاک نشسته ام!
رد باتوم ها هنوز هم روی تن پوش ماست..باز هم هستیم..
پر از خالی!...
و سه نقطه
پرستوی مهاجر:به روزم
به دونبال بودنت
که کم شده
1648195 کیلومتر مربعم
شاید کمی بیشتر
زندگی یاد و خاطره تو است...اگر خاطره های گاه بی گاه دگر بگذارند...گاه چند جمله کوچک ، عظمت حرف های بزرگ را دارند...عظمت حرف هایی که گاه اگر بخواهی باز هم در موردش بنویسی...از عظمتش کاسته می شود....
دوازدهم شهریور چیه...؟
بودن یا نبودنوقتی خودت کاری می کنی که فرقی نکند
تو نیستیمن نابوود ... /.
من من منتو تو تواو او او
اگر تاج خاری نیستخودی هست بر سر نهیموگر صلیبی نیست به دوش کشیمتفنگی هست !شاملو
زیاد فکرشو نکن
بودن یا نبودن . مساله این است
وسوسه این است.
حالا ما فیس بوک نمیایم باید از آپات جا بمونیم؟حواست به این جا هم باشه دیگه!
اینجا هم هستیم!
یعنی هشت روزه من اینجا نیومدم! همیشه یکی هست یکی نیست.رها و پیروز باشی حسین
سعی میکنم همیشه باشم.مرسی.
...
12شهریور چه روزیه ما ازش بی خبریم؟
رها بودن نعمتی است...قدرش را بدان.../
اگر رها باشم.
حسین دوازدهم و شهریور هم گذشت بی آنکه هیچ
ببخشید!
امیدوارم رها باشه همیشهاز هر چی که به بندت بکشه....آزادو رها...سرم خیلی شلوغه.دارم واسه امتحانم حسابی میخونم.تهرانم.کلاس میرم.دیر به دیر میام قزوین.اما به یادتم.زیییییاااااددددد
مرسی آلما جان.گاهی وقتا که دیر میای نگران میشم!
دنیا خالی است..بس که تو نیستی..رهای رها..این خیلی خوبه
مرسی نازنین جان.
رها باشی
نبودنت هم حجم می سازد
حجم نبودن،سنگین است.
تهی اما سنگین . . .
همین
قوانین علم را بهم زده ای نبودنت وزن دارد
تهی اما سنگین
تهی اما سنگین!
آقا تا حوصله مان قد دار، خواندیمت... از اون وبلاگ نویس هایی که سرشان ب تنشان می ارزد. حرف داری که بزنی... آفرین...
مرسی از شما.
و او خالی است از بودنت...
پارادوکس جذابی بود حسین...
من هم خیلی وقت ها این حس ها رو داشتم...
سنگین بود ی ِ زمانی این نبودن برای ِ من.
قشنگ بود(like always)
مرسی شیدا جان.
پر بودم از تو
حالا تو رفته ای
و من چقدر خالیم
..
قشنگ بود حسین
ممنونم
مرسی پردیس.
مرسی
که نوشتی وبه من هم سرزدی رها جان .
گل وبلبل و باران پاییزی.
به به!
گل و بلبل و باران ی پاییزی!
توی فیسبوک هم لایک دادم اما اینجا هم نمیشه ازش گذشت..
گیرم در که باورتان به خاک نشسته ام!
رد باتوم ها هنوز هم روی تن پوش ماست..باز هم هستیم..
پر از خالی!
.
.
.
و سه نقطه
پرستوی مهاجر:به روزم
به دونبال بودنت
که کم شده
1648195 کیلومتر مربعم
شاید کمی بیشتر
زندگی یاد و خاطره تو است...
اگر خاطره های گاه بی گاه دگر بگذارند...
گاه چند جمله کوچک ، عظمت حرف های بزرگ را دارند...
عظمت حرف هایی که گاه اگر بخواهی باز هم در موردش بنویسی...
از عظمتش کاسته می شود....
دوازدهم شهریور چیه...؟
بودن یا نبودن
وقتی خودت
کاری می کنی
که فرقی نکند
تو نیستی
من نابوود ... /.
من من من
تو تو تو
او او او
اگر تاج خاری نیست
خودی هست بر سر نهیم
وگر صلیبی نیست به دوش کشیم
تفنگی هست !
شاملو
زیاد فکرشو نکن
بودن یا نبودن . مساله این است
وسوسه این است.
حالا ما فیس بوک نمیایم باید از آپات جا بمونیم؟
حواست به این جا هم باشه دیگه!
اینجا هم هستیم!
یعنی هشت روزه من اینجا نیومدم!
همیشه یکی هست یکی نیست.
رها و پیروز باشی حسین
سعی میکنم همیشه باشم.
مرسی.
...
12شهریور چه روزیه ما ازش بی خبریم؟
رها بودن نعمتی است...قدرش را بدان.../
اگر رها باشم.
حسین دوازدهم و شهریور هم گذشت بی آنکه هیچ
ببخشید!
امیدوارم رها باشه همیشه
از هر چی که به بندت بکشه....
آزادو رها...
سرم خیلی شلوغه.دارم واسه امتحانم حسابی میخونم.تهرانم.کلاس میرم.دیر به دیر میام قزوین.اما به یادتم.زیییییاااااددددد
مرسی آلما جان.گاهی وقتا که دیر میای نگران میشم!
دنیا خالی است..بس که تو نیستی..
رهای رها..این خیلی خوبه
مرسی نازنین جان.
رها باشی