آه که عاقبت جدا ماندند؛
چشم هایَت
شانه هایَم
سلام دوست عزیزیکقمار باز خوب احتیاج به پول داره خوب دیگه من تو وبلاگت اومدم تو هم بیا
سلام
آخ که واقعا فاصله تجربه ی بیهوده ایست...
قالب هم نبودند خب
با الیکو موافقم. باهاس یه ناهمگونی بوده باشه .
شانه هایَم.
عاقبت!!!
جدا شدن/
نگران نباش عشق منیارانه ام را به حسابم ریخته اندومن دیگر آنقدر ثروتمند شده امکه می توانم تورا تا هر کجا که بخواهی برسانم.راستی ...هنوز هم اهل پیاده روی هستی ؟!! زیبا بود!
و تنها ماندند . . .
و چه تلخ قصه این جدایی:(
خواهش عزیزمم..ولی تشکر واسه چی؟
بابا بیخیال اشکمون سرازیر شد
آه که عاقبت جدا ماندنداشکهایتشانه هایملایک وگل وبلبل.
به شانه هات دلداری بده
کم طالعی نگر که من و یار چون دو چشمهم سایه ایم و خانه ی هم را ندیده ایم ...
وشانه های من نحیف و بی طاقتند...
جدا ماندند ؟
لبهایتگونه هایم=========دستانتبازوانم
همش همینه
وظیفه؟نفرمایید حسین عزیزاین محبت شماستجدا باشی بمانی نرسی گاهیشرفش بیشتر است...
شرفش بیشتر است،مرسی
روزی صد بار باهات خداحافظی کردم...اما معنای واقعی خداحافظی رو وقتی فهمیدمکهبه خدا سپردمت ....
کاری از دست کسی بر نمیاد
....
گریه هایش...
Pحسین نوشته هات چقد غم داره.همش منتظری
همش منتظرم خُب.
...را من چشم در راهم
غمغم انگیزغم پرورغمبادغمگینغمگسارسلام
چه بی تفاوت زندگی می کنندآدم هابی آن که بدانند،در گوشه ی از دنیاتمام دنیای کسی شده اند.....!
دورم از دنیای عاشقانه ها
ابری:به روزم
همدردم رفیق.
قابل پیش بینی بود...
همیشه فاصله هست .
دلمان تنگتان است
تقصیرِ خودته که نیستی/
شانه ای ...نشانه ای...
نشانه ای...شانه ای...
شانه هایت چند وقتیست سبک شده...بس که جدا بوده از چشمهایش...
خوشا به حاله جدایی ها که تمام سهم هایمان ازآنشان می گردد ...
شاید برای همین است که ختی دیگر شانه هایم طاقت نگه داشتن سرم را ندارند
و اشک ها این فاصله را پر نمی کنند
خیلی حال کردم با نوشته هاتموفق باشی در ضمن بی اجازه لینک شدی
از اول هم جدا بودند !
صحیح است؛
زیبا تبریک
مرسی
سلام دوست عزیز
یکقمار باز خوب احتیاج به پول داره
خوب دیگه من تو وبلاگت اومدم تو هم بیا
سلام
آخ که واقعا فاصله تجربه ی بیهوده ایست...
قالب هم نبودند خب
با الیکو موافقم. باهاس یه ناهمگونی بوده باشه .
چشم هایَت
شانه هایَم.
عاقبت!!!
جدا شدن/
نگران نباش عشق من
یارانه ام را به حسابم ریخته اند
ومن دیگر آنقدر ثروتمند شده ام
که می توانم تورا تا هر کجا که بخواهی برسانم.
راستی ...
هنوز هم اهل پیاده روی هستی ؟!!
زیبا بود!
و تنها ماندند . . .
و چه تلخ قصه این جدایی:(
خواهش عزیزمم..
ولی تشکر واسه چی؟
بابا بیخیال اشکمون سرازیر شد
آه که عاقبت جدا ماندند
اشکهایت
شانه هایم
لایک وگل وبلبل.
به شانه هات دلداری بده
کم طالعی نگر که من و یار چون دو چشم
هم سایه ایم و خانه ی هم را ندیده ایم ...
وشانه های من نحیف و بی طاقتند...
جدا ماندند ؟
لبهایت
گونه هایم
=========
دستانت
بازوانم
همش همینه
وظیفه؟
نفرمایید حسین عزیز
این محبت شماست
جدا باشی بمانی نرسی گاهی
شرفش بیشتر است...
شرفش بیشتر است،مرسی
روزی صد بار باهات خداحافظی کردم...
اما معنای واقعی خداحافظی رو وقتی فهمیدم
که
به خدا سپردمت ....
کاری از دست کسی بر نمیاد
.
.
.
.
گریه هایش...
Pحسین نوشته هات چقد غم داره.همش منتظری
همش منتظرم خُب.
...را من چشم در راهم
غم
غم انگیز
غم پرور
غمباد
غمگین
غمگسار
سلام
چه بی تفاوت زندگی می کنند
آدم ها
بی آن که بدانند،
در گوشه ی از دنیا
تمام دنیای کسی شده اند.....!
دورم از دنیای عاشقانه ها
ابری:به روزم
همدردم رفیق.
قابل پیش بینی بود...
همیشه فاصله هست .
دلمان تنگتان است
تقصیرِ خودته که نیستی/
شانه ای ...نشانه ای...
نشانه ای...شانه ای...
شانه هایت چند وقتیست سبک شده...بس که جدا بوده از چشمهایش...
خوشا به حاله جدایی ها که تمام سهم هایمان ازآنشان می گردد ...
شاید برای همین است که ختی دیگر شانه هایم طاقت نگه داشتن سرم را ندارند
و اشک ها این فاصله را پر نمی کنند
خیلی حال کردم با نوشته هات
موفق باشی
در ضمن بی اجازه لینک شدی
از اول هم جدا بودند !
صحیح است؛
زیبا
تبریک
مرسی