سلام دوست خوبم بیا در سایه سار درخت دوستی بنشینیم چشم اندازمان کوچه باغ دانایی باشد خاکستر غربت را به باد بسپاریم و در آینه ی عاطفه نگاه کنیم نشانی خانه ی اشتیاق را بپرسیم و به اولین شکوفه ی سیب که رسیدیم با یک شاخه گل نسترن گیسوانش را شانه کنیم فواره را میبینی؟ نوازش آفتاب را حس میکنی؟ اگر پاسخت آری است بیا تا در باغستان تبسم آلاچیقی بسازیم از نیلوفر های پیچان و در زیر سایه بان آن تفکر را معنی کنیم و به صدای نی لبک چوپان دشت تقدیر گوش دهیم
آفرین حسین جان
دمت گرم
نوشته ات خیلی به حس و حال این روزای من نزدیک بود
سپاس رفیق
به رسم رفاقت و مهر
چه تفاهم حس و حالی
دقیقا می فهمم. کار من از مشوش و این چیزا گذشته. خوبه اسمشو بذاریم دل ریختگی؟ ای داد ای بیداد. دل من ریخته.
آخر قصه همینه اختری.
ببین! خاطراتت جلو چشمتن. اون بداشون جلوترن حتی. کاریش هم نمیشه کرد.
بشین قهوه تلخ نیگا کن.
اونجا که هستی رو محکوم کن به بودنت رفیق
آخ،لعنتی.همین و می خواستم!
منظورت از اونا کیان؟ !
اون+ا دیگه/
مرسی ازت داداشی.حرفامو برات میل میکنم.اونجا بهت میگم چرا.الان تازه از دانشگاه اومدم خیلی خسته ام.
اصلا عجله ای در کار نیست.هر وقت حال داشتی.
سلام دوست خوبم

بیا در سایه سار درخت دوستی بنشینیم
چشم اندازمان کوچه باغ دانایی باشد
خاکستر غربت را به باد بسپاریم
و در آینه ی عاطفه نگاه کنیم
نشانی خانه ی اشتیاق را بپرسیم
و به اولین شکوفه ی سیب که رسیدیم
با یک شاخه گل نسترن
گیسوانش را شانه کنیم
فواره را میبینی؟
نوازش آفتاب را حس میکنی؟
اگر پاسخت آری است
بیا تا در باغستان تبسم
آلاچیقی بسازیم از نیلوفر های پیچان
و در زیر سایه بان آن
تفکر را معنی کنیم
و به صدای نی لبک چوپان دشت تقدیر
گوش دهیم
سر بذار رو بالشت صبح ، شب که بیاد ، هممونو خواب برده ..
سلام

خوبه که کچل کردی باز
اما الان پسرای فشن و ترجیح میدم
البته کچلهاشم باحالند
خائن!
چه خوبه عشقی داشته باشی که نکران خاطره ها بشی
ماکه در دل خود را بسته ایم
اول پنجره رو واکن.پرده رو بزن کنار.در دل خود به خود باز میشه.
سلام دوست خوبم
لطفا لینکم رو اصلاح کن
تصدقت ..