آسمان لاجوردی، باغچه سبز و گلهای روی تپه باز شده، نسیم آرامی بوی گلها را تا اینجا می
آورد
ولی چه فایده؟
من دیگر از چیزی نمیتوانم کیف بکنم، همه اینها برای شاعرها و بچه ها و کسانیکه تا آخر
عمرشان بچه می مانند خوبست!
با کوریون،دخو،دون ژوان،زنی که وجود ندارد،اختر و و و تا پاییز
با سلام
وبلاگ تبیان آماده تبادل لینک و بنر با وبلاگ های فعال و با رنک دو و بالاتر می باشد
ابتدا ما را با نام تبیان لینک نموده و سپس ما را از طریق نظرات باخبر کنید
یا حق
یا حق
منم رفتم حسین تا اول پاییز
با برگشتن شما برمیگردم.
حالا کی خواس کیف بکنه. همین که زجر نکشیم کلیه.
آری....
دل خوش سیری چند؟!!
دل خوش بی قیمته.
بلی! و دیگر هیچ !!
یکی دوسالی میشه که هیچی کیف ندارههههههههه....
بیشتر ا این وقتاست که چیزی کیف نمیده!
سلام،آره والا فقط برای اونا کیف داره، راستی این بروبچه ها کجان ؟
پیش منن!!با هم بر میگردیم!
انبوه غم حریم و حرمت خود را
از دست داده است
دیریست هیچ کار ندارم
مانند یک وزیر
وقتی هیچ کار نداری
تو هیچ کاره ای
من هیچ کاره ام: یعنی که شاعرم
گیرم از این کنایه هیچ نفهمی
به امید این که همه مون خوب شیم و کیف کنیم
--------------------------------------------------------
و اما در مورد انتظار احمقانه
همون طور که خودت می دونی خیلی چیزا توی این زندگی احمقانه س، گاهی اوقات فکر می کنم که اصلا انتظار کشیدن کار احمقانه ایه (که همیشه این طور نیس)
به هر حال
از این که سر زدی ممنونم
خوش باشید جناب رها
من هم پیوستم.
زیاد غصه نخور بچه. اما اینو خوب اومدی که : شاعرها تمام عمرشان بچه می مانند!
خب حماقت بخشی از زندگیه، گاهی باید ازش لذت برد.
به قول آمبروز بیرس:
حماقت ذوق و قریحه ی آسمانی است که نیروی خلاقه و تعیین کننده اش الهام رسان ذهن، هدایتگر اعمال و زینت بخش زندگی آدمیان است.
تسلیم!جواب به این کامنت حماقت بزرگیه!!بی لذت
دیوانه ها!!قسمت هفتم!!!تقدیم به همه زنان ایرانی....
ei baba hame daran miran ke!
باید بهانه ای واسه برگشت باشه!
ای کاش هیچوقت آرزو نمی کردم کفشهای مادرم اندازه ام شوند![](http://www.blogsky.com/images/smileys/001.gif)
من خیلی خیلی شرمندم
چند وقتی بود در حالت دپرسی به سر می بردم خودمم نمیدونم چرا
باید یه تکونی به خودمون بدیم اینجوری نمیشه
مشکلی با لینک و ازین حرفا نیس
لینک شدید جناب رها
باز نیستو نابود شدی ؟! 0_0
بودم
خبری نبود ازت...
الانم پاییزه برادر.تو اگه بهار دیدی سلام مارو برسون...
تا پاییز...
خوب بهارم نیست.تابستونه!
ایهیم باید نوشت...
قبلا وبلاگت آمده بودم
گویا یک بار فیلتر شدی آیا ؟؟؟
نوشته های پیشینت را دوست داشتم ....
میخواندم گاهی ....
خوب بودند ...
من هنوز بچه هستم ؟؟؟
آیا تا آخر عمرم هم بچه می مانم؟؟؟
بچه ها از همه چیز کیف میکنند این را تو گفتی
پس چرا من از هیچ چیز .......؟؟؟؟؟؟
تا آخر عمر بچه نمانم ؟؟؟؟؟
شاعری می شناختم در تمام زندگی اش مرده بود ...
بچه گانه هم مرده بود .....
خیلی اتفاقی دو تا وبلاگت رو پیدا کردم !!!
هم قبلی رو کامل خونده بودم هم اینو دارم میخونم
شعراتو دوست دارم !!
وقتی قبلا دیدم فیلتر شدی خیلی ناراحت شدم !!
ولی وقتی دیشب اتفاقی پیدات کردم خیلی خوشحال شدم
البته نوشته هات عوض شده (شاید برای جلوگیری از فیلتر دوباره)
شعر درباره ی وبلاگم رو این روزها توی وب میتوان پیدا کرد ....
خیلی ها میگذارنش ...
من هم یکی از همان خیلی ها ....
موفق باشی
عیدت هم مبارکککککک
بی شک بازم میام !
سبک وبلاگت مثل این وبلاگه
http://www.kerme-morde.blogsky.com/
حتی قالبت هم شبیه اشه .....
مثل همید
خدانگهدار تا سلامی دوباره ......
منم جدا خوشحال شدم.همراه خوبی واسم بودی...
زنی که وجود ندارد؟؟حوا؟؟
قمار باز داستایفسکی رو خیلی دوس داشتم ....
همه رفتن شمام برو فقط من موندم این وسط چه خبره تا اول پاییز
ینی این شهریور واسه همه انقد بده ... ینی من تنها نیستم ....؟!
واقعا محشره..خوب ما با پاییز می خوایم دوباره با هم شروع کنیم.بهار بسازیم ازش
نمیدونم .... چطور؟
اسمت واسم آشناست!همین
ممنون !
آره تناقض داشت ...
لینکت هم کردم !
آخه یه بار گم شدی دیگه باید پیشگیری کرد ..
بله منظورم زنی که وجود نداشت بود . « حوا»
شاید در کویر تنها بنظر برسی
ولی در کنار آدم ها
حقیقتا
احساس تنهایی میکنی ....
حقیقتا !!!
سلام خوبی داداشی؟
اومدم عید رو بهت تبریک بگم...
ایشالا که خوش بگذره بهت...
خوش گذشتن؟؟؟ ههه..
بگذره به هر حال
خیلی خوش میگذره آبجی!وحشتناک...داره از دماغم می زنه بیرون این خوشی.عید توام مبارک!
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
سلام دوست سبزم.عیدت مبارک.لطفا لینک رو اصلاح کن(عدد 7 بذار).سبز باشی.
هیچی دیگه حال نمیده هیچی.
در مورد پست ۷:
ز بهر بوسه ای ز لبش جان همی دهم
اینم همی ستاند و آنم نمی دهد
سلااااام
خب خدا رو شکر که این همه داره بهت خوش میگذره البته منم الان خوشحالم بد نیست
راستی فردا دارم میرم مشهد اونجا دعات می کنم
فعلا
پس چرا آپ نمیکنی
من هرروز به وبت سر میزنما
سلام علیکم برادر رها!
می گم شما وب و آدرس جدید خواهر آن شرلی رو ندارید؟!؟!
ممنو!
سبز باشید!
نه متاسفانه
تف به قبر کوریون ، سر داس ما کج بود، شما چرا درو نکردین لامصب ها؟ دم دستم بودی یکی میزدم پشت دستت حسین![](http://www.blogsky.com/images/smileys/025.gif)
بدو آپ کن تا فحش ندادم
-
ضمنا .. سلام
آخه محمد آقا بی تو چجوری بنویسم لا مصب!دلت میاد داداش گلم..
ولی به چشم.
این نبودنها و منتظر نبودنا و نقشه نکشیدنهارو منم تجربه کردم
کشنده هست حتی یک روزش
وقتی پاییز داره میاد.یعنی اومد..من می بینم نیست!می بینم تنهای تنهام با همه ی خاطرها های دیجیتالی که مثل اکسیژن من و رو پا نگه داشته بود.
حسین عزیز
آنقدر عزیز هستی که رفاقت توی چشمات جا باز کنه
رفاقتت را می ستاییم
دمت گرم و سرت خوش باد
به رسم رفاقت و مهر
آزمون بزرگی بود واسه حس رفاقت.
سلام
ببخشید که مدتی نبودم ....
در سفری به سر میبردم بسی لذت بخش ....
باید آماده شوم برای سالی سخت ....
القدس لکم
ایران لنا ؟؟؟؟
جالب بود ......
حق با توست قدس میخواهیم چکار ؟؟؟؟؟؟
به روزمممممم
در ضمن :
بهای آزادی نامعلوم است .....
قیمت ندارد !
آزادی بی بها نیست.
واسه سلامتیش.
یادته می گفتیم بر آدم چوگیر لعنت؟ یادت نیست؟! خب آخه اون موقع ها نمی گفتیم!
کوریون علیه السلام نیز به جمع کمپینیان پیوست ..والا!
: ))
بر رفیق نیمه راه لعنت.حالا این راه هر چی میخواد کج و اشتباه باشه.
چند روز بیشتر باقی نیست.چه روزی بخواد بشه.
دنیا که شروع شد زنجیر نداشت
خدا دنیای بی زنجیر آفرید
آدم بود که زنجیر را ساخت
و شیطان کمکش کرد
از آن پس
دل زنجیر شد
زن زنجیر شد
دنیا پر از زنجیر شد
و آدم ها همه دیوانه ی زنجیری
زنجیری که به گور کشوند هر چی حس قشنگه.
آخ که چه اول پاییزی بشه حسین
یه پست می گذارم نمناک مثل برگ ریز خزون
نمی خونمش...طاقت شو ندارم به مولا.
هستمت رفیق
سیاست با پاییز حتی اگر ربطی هم داشته باشد ....
ما بی خبریم ....
از تمام آپ های من فقط میتوان پی به شخصیت مان برد
مقصود سرکوب کسی را نداریم ....
ایضا. ایضا.
خلاص نمی شویم اما. نمی میریم تا راحت شویم حتی!
خلاص کن خودتو.
دل منم شکستست اما نمیزارم هیچکدوم از اوناییکه دلمو شکستن شکست خودمم رو هم تو زندگیم نظاره کنن
توهم به خودت برگرد گذشته هاتو بزار پشت سرت
بیخیال گذشته هرچی بود دیگه تموم شد دیگه بر نمیگرده
اگه قرار به فراموشی بود یک سال فرصت خیلی زیادیه..ولی شدم دیوانه تر از قبل.
پاییز با خیلی چیزا رابطه داره....
گاهی شروعه ، گاهی پایانــــــــــــــــ
خاطره هاش برای همه خاصهـــــــ
من فقط باران نامم . توانایی زیر رو کردن کویـــــر با آن همه عظمت را ندارم
23 مهر واسه من شروع بود.
8 آذر همون سال یه دست انداز که جدیش نگرفتم.
23 آذر سال بعد تموم شد همه چی.
راستی منظورم از سیاست مداران صرفا سیاست مداران جهان نیست
دوست تو ، دبیر تو ، استاد تو ، نامزد تو ،
میتواند به نوعی سیاست مدار باشد
آنجا که من در وبلاگم گفتم
من خوناشام شب را به سیاست مدار رو ترجیح میدهم
منظورم این بود که ما میدانیم تکلیفمان با خوناشام شب روشن است ولی با سیاست مدار روز هرگز......
راستی آپ بذار
اگرم از آپ های وبلاگ قبلیت چیزی یادت مونده برام خصوصی بفرست که خیلی دوسشون داشتم
بای
آره خوب هر کسی در هر مقطعی یه نوع سیاست مداره که می تونه به کثافت بکشه همه چی رو.
اگه چیزی یافتم حتما واست می زارم.
رفیق اگه رفیق که تو تنهایی همدم و ساقی واسه خاطر غم ندیدن هم پیالش والا که به ر رفاقت هم نرسیده
فدایی داری حسین داداش
حسام.اگه شماها نبودین نمی دونم کی می خواست این یاله هارو پر کن.من که دیگه نایی ندارم به علی قسم.
از ما هم در به دیر تر آژ میکنی.
به زودی.چشم
اومدم یه نخ سیگار بهت بدم برم ..
تصدقت
آیکون(رو دست زدن)
ژاییز داره میاد. پیشواز نمی ری ؟![](http://www.blogsky.com/images/smileys/017.gif)
آپ کن بچه.
پاییز که میشد دلم شور میزد.
پاییز چه بی رحم میشه گاهی اوقاتــــــ
راستی !
هرچیزی را پایانی استــــــ
و وبلاگ ما هم مستثنی نبود !
با یک پایان موقت ....
تا کنکور ...
پایان
من ـ باران ...
شوخی نکن بچه.عادت کردم بهت.
لال مادر زاد بودم
با تــــــو
آوازه خوان جهانم
ای آزادیـــــــ
(چگوارا)