قمار باز

آزادی بی بها نیست

قمار باز

آزادی بی بها نیست

دیگه امیدی به اینجا نداشته باشید.مرگ مغزی شده این وبلاگ

از خواب من
مردی از 
سمت چپ دنده اش بلند شد
و صُبح
سطل زباله خانه را 
به اتش کشید

حسین طاهری(رها)/مرداد ماه نود



بیشتر از این حرفی ندارم!

دو شعر،یک پیوند و یک احتمال!

1.


تُف

واژه ی غمگینی ست

که از دهان شاعری

به سمت مرزهای جنگ زده پرتاب شده

وقتی

عمیق ترین چاه های خون

بیخ ِ گوش خاور میانه است


تـــــــــــُف

لفظیست عاشقانه!

وقتی گلوله های وطنی

به جای قلب دشمن

تن همکلاسیت را نشانه می رود


این شعر،پایان خوبی نخواهد داشت،

تا وقتی که تمام خشاب ها

خالی نشده باشند.



2.


فرقی نمی کُند

زمین کجای کتاب جغرافیا باشد

تو نباشی

من

همیشه برج زهر مارم



3.بخوانیم و گریه کنیم با پست حسن هادوی


نرگس محمدی،مسئله این است



4.طلای سوریان،باخت پرسپولیس،برد احتمالی استقلال!

من "بهمن" می کشم 

گلویم "تیر" 

 

مادرم،چه انقلابی به پا کرده! 

 

برای مردی که فقط قدش دراز شد!

آقای همسایه

دستت را از روی ماشه بردار

تو بشارتی

به جز مرگ نداشته ای!




شرمنده ی تمام عزیزانی که آمدند و هنوز نیامده ام.