به قولی،هنوز عکس یارو رو دیوارمه.
هنوز پرسه،حالا هر جا،کارمه.
تو رویام،هنوزم سیگار میخرم.
میگم از این شنبه دیگه ترک میکنم.
-با عرض پوزش از هر کی حال نکرد با این نوع ریدن به شعر.
و سر کوچه ملی یه مرد،یه مرد/که سی سال پیش،ساعتش یخ زده.
+وقتی بمیرم،ایستگاه بعدی روح من،آغوش توست.
وقتی بمیرم،ایستگاه بعدی روح من،آغوش توست.
این جمله خیلی زیبا بود. مرسی
قبول دارم،حس زیباییه...
ایستگاه آخر !
روح اون ؟نه روح تو ؟ آره درسته روح تو
آغوش تو ؟ نه آغوش اون ؟ آره آغوش اون
گیج شدیم رفت با بنز
حالا هر چی.خودتو درگیر نکن...
تخماتیک غمزده ای بود مرد.../
چه عجب از قمارخونه ما!
با هیچی حال نکرده باشم با این جمله ی آخر که حال کردم .
لایک
خوبه که رک میگی.
من کلا باهات حال میکنم .
مرسی دختر خوب.
ای حسین...ای تخماتیک...سیگار رو هرگز ترک نکن حتی جمعه بعدازظهر....
سر به سرم نذار جانم...
حسین...حسین
این چه مدل عاشق شدنیه اخه؟!
مدل به سال هزار و سیصد و خدا...
ساعت یخ زده!
قلب منم یخ زده مثل ساعتم!
.
.
.
ها کنی،باز میشی...
به حق تخمتیکهای هنری
گرم شده باد بخوره بهتر میشه....
سیگار مرد تراز اونه که ما رو ترک کنه
ما مرد نیستیم جوون.
تخت و دیوار کهنه ی من
عکس یک زن روی دیواری ...
ای بابا ... عادت می کنی ...
شایدم تو راس میگی...16 ماه دیگه صبر میکنم./
چشم،غلط کردم.
گاهی میطله که آدم تِر بزنه به شعر. حتی یه موقع آدم حال میکنه که تِر بزنه به خودش.
اما مواظب باش ایستگاه بعد خواب نمونی
من تر زدم به هر چی تز و ایستگاه و روح پست و آدم.والا...
با تر زدن بطور کلی موافقم ، مشروط به این که ماهیت آن ترّیده شده را دستخوش کرده باشد ، دستخوش که نکردیش ، چرا تر زدیش تصدقت ؟
بگو عصبانی بود ، ازش ازت از خودم ، بگم چشم ;)
مراقبت کن خودتُ ..
مراقب تنهاییم هستم.نهایتا.
سیگار ؟؟
نه حسین ...
باش ؟
باش ؟
مهم اینه که خودت حال کنی :)))بیخیاله بقیه
مرسی تا هزار سال...
وقتی بمیرم....خیلی قشنگ بود
سلام...
دوتا بلیط میخرم تو رویام...
این ۴شنبه واس ما نیست...
واقعا بعد مرگت این رویا رو می بینی؟ خوبه
اره والا...
سلام حسین
خط آخرو دوست دارم...
مثل خودم...
تخم عنصر مهمی تو زندگی یه مرد.../
هنوز پرسه تو لاله زار کارش.../
شاید حسام...
اصلا گاهی باید رید به شعر
زیبا بود
گاهی مثا حالایِ من...
من نمی دونم اگه این تخم نبود چیا می شد یا نمی شد حتی ولی برام جالبه که اونجام کوچه ملی داره استاد...
بهت میگم چیا میشه یا نمیشه...
حسین، حسین است
و تو کدام احمد!؟
فلیترِد!
تو جیباش بلیتای بازندگی...
روی شونه هاش کوهه این زندگی..
خیلی چمله توپی بود..
سبز باشی!
سبزم از سرخی تن.
در کدام قالب بود انشالله؟
در قالب ترمالتیک!
دلم میخواد یه لایک بدم به خط آخر نوشته ت ...
حال و هوای این پستت رو دوست داشتم ./
دستام ملیرزه فرناز.
ایستگاه بعدی منتظرتم که بهت بگم آی تو روحت عاشق ریدنت تو شعر شدم.
چه لطفی داری تو.
+ به دلِمان نشست!
ته نشین نشود!
سلام
من آپم...
یه جوری شعر گفتی...اما بازم خوبه که گفتی...
به این میگن کرسی شعر!
اینم یه جورشه خب
یاد ساعت اقای درستکار تو سمفونی مردگان افتادم که چند دهه بود خراب شده بود
باید بخونمش.
کلا ریدن اپیدمی شده این روزا!
فقط خواهشا به سیگارت دیگه نه!
اون همیشه سر جاشه...
+وقتی بمیرم،ایستگاه بعدی روح من،آغوش توست.
.
محشر بود پسر
چه عجب از ورِ ما.دختر حوا.