قمار باز

آزادی بی بها نیست

قمار باز

آزادی بی بها نیست

جا مانده از قبل

حول ساعت 5 بود که بیدار شدم.یعنی خواب که نبودم.از روتخت پاشدم.بدجوری سر درد داشتم.تمام پروفنامو تا ته غورت داده بود.باید یه دوش میگرفتم.خوب گرفتم.یکم سرحال تر شدم.یه زنگ به فرشاد زدم.دو تا بوق خورد پشیمون شدم.حس هیچ کس نبود.دست کردم تو کمدم.با لباسام ور رفتم.یه ست پارچه ای شیک که کمتر میپوشیدمش.انتخاب خوبی بود واسه اونشب...با کفشای رنگ عسلی(تو توضیح رنگ بندی اشتباهی شد!قهوه ای توصیف بهتره ایه) که خیلی باهاشون حال میکردم.کلی شاخ بودن واسه خودشون.بیرون هوا بدجوری دم داشت.تو کوچه بودم به سمت تالار که گوشیم تو جیبم لرزید...اولش شماره رو نشناحتم.آخه شماره شو صبحی رو صندلی بانک پاک کرده بودم.دیگه تموم شده بود به خدا.مونده بودم دودل.جواب ندادم.ردم نکردم.گذاشتم اینقدر بوق بزنه تا جر بخوره.نشستم تو تاکسی.آدرس تالار و گیر آوردم.....{}

نظرات 43 + ارسال نظر
حسام چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:21 ب.ظ http://www.notefalse.blogfa.com

خواندمت حسین.../

مرسی حسام.../

absolution چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:40 ب.ظ http://www.absolution.blogsky.com

بی پرده بود حسین...
اما میشد فهمید حرفتو!!
گاهی ارزششو نداره حسین...
کار خوبی کردی!!

که نرفتم!که جواب ندادم...؟دِ کدوم کارم آخه؟

منتظر چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:58 ب.ظ http://www.2561367.blogfa.com

حسین ای ول داری داداش /
بقیه شو بگو چی شد آخرش /

حسین با این پستت بعد بیستو چن روز دوباره شارژ شدم واسه آپ عشقی

خستت منتظر
حسین یه سوال ؟
تو زن داری /

الان جدی پرسیدی؟الان جدی جواب بدم...بابا به خدا من 19 سالم بیشتر نیست..انقدر خوابای بد واسه من نبینید.

فاطمه چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:45 ب.ظ http://theater-caterpillar.blogfa.com/

چه قد تیترش خوب بود .

اصلا متن شو خوندی!این نئشته هیچ وقت قرار نبود بیاد اینجا...

تو چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:49 ب.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

خداییش اون تیپی که توصیف کردی یکم خز نبود...؟؟
نه،جان حسین خز نبود...؟؟؟؟میگی کفش عسلی...بعد میگی شاخ...؟؟؟
خدایی کفش عسلی شاخ میشه...؟؟؟
آیکون مخلصتم در بست... :)

چرا خزه.

آنشرلی چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:59 ب.ظ http://cupid89.blogfa.com/

نوشته های تو مخاطب خاصشون کس دیگه است
اونوقت توقع داری اول از تو بنویسم فقط

شما هم عزیز مایی!

مژده چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:54 ب.ظ http://www.fasle-sardd.blogfa.com

هیجوقت نفهمیدم جریان تو چیه.رک بگو دیگه.

جریان موازی دو تا خط منحنی رو پشت بوم پر از سرعت گیر آسفالت!

الناز چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:58 ب.ظ http://www.barangoone.blogfa.com

کار قشنگتره رو روی صندلی بانک کردی .

کسی که دیلیت شد دیگه دوباره اد نمیشه حتی اگه جر بخوره یا هر چیز دیگه ای ...

خورد تو ذوقم با اون سلیقه شیکت . اون شب بهت گفتن خوش تیپ شدی ؟

اون شب/ تو تاکسی تموم شد...من تو رنگ کفشم اشتباه کردم.قهوه ای بود مثل اینکه...

مژده چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:17 ب.ظ

زمان خیلی چیزا رو حل میکنه حسین.بدش دست زمان.

سر زمان زیر گیوتین فرت فرت!

سحر چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:03 ب.ظ http://www.fly8.blogfa.com

حسین حس کنجکاوی یا همون فضولیم نا فرم فوران کرده!!!

بیخیالش رفیق
جا مونده هارم بریز بره

اینجا بریزم دور!اینجا حرمتش بیش از این هاست!

فاطمه چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:37 ب.ظ

بله که خوندم متنشو . میشه من این همه راه بیام و فقط تیتر و بخونم.
بعدم چرا قرار نبود نوشته بیاد اینجا؟

من این متن و ۸ آذر نوشتم.شاید شما چیزی از اون روز ندونی!

اختر چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:42 ب.ظ http://www.chitaaa.blogfa.com

حسین انگار خبراییه!‌مبارکه...

نخیر،نخیر...بیخود جو نده اختر جان.که خبری نیست.

۳نقطه چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ب.ظ http://3noghte-3noghte.blogfa.com

پستم کامل شد...خواستی بیا...!!
درضمن ممنون که لینکم کردی...
آهان...راجع بهش چیزی نمی گم چون نمیدونم چی بگم!!

فقط تصدقم!

absolution پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:10 ق.ظ http://www.absolution.blogsky.com

اینکه خودت بودی و برای خودت پسر!!
مهم نیست که بری یا جواب ندی یا هرچی دیگه!!
مهم اینه ااون کارتو دوست داشته باشی...
دوست داشتی؟!

آره که دوس داشتم.بهش افتخارم میکنم مطلق!

absolution پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:13 ق.ظ http://www.absolution.blogsky.com

درضمن کفشت قهوه ای عسلی بود!!
خیلی خوفه!!
خوشم میاد!!

دیگه خاک گرفته همه چیو.رنگشون پریده رفیق!

من پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:55 ق.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

آیکونه درد و بلات بخوره تو سرم حسین.
عین این آدمای متشخص شده بودی فکر کنم

آره دقیقا!با اون سر همیشه کچل...

منتظر پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:50 ق.ظ http://www.2561367.blogfa.com

بابا منظور نداشتم به خودت گرفتی /

تو مگه زن نداشتی /
گیج شدیم والا

ناراحت نشدم/تازه کلی خوشحالم شدم...ولی سوالت عجیب بود...زنم کجا بود تو این اوضاع اقتصادی!

مهشید پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:31 ب.ظ http://mahshidmohamadi.blogfa.com

۹آذر... و تو که آدم برفیتو با تنهاییت می سازی... و اون که رفت...
می فهممت حسین... کامل می فهممت...

مرسی که میفهمی!ولی نه کامل...

no name پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ب.ظ http://listen2me.blogfa.com

.
.
.

تموم میکنی این سکوت و !

منتظر پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:33 ب.ظ

حسین می خوای منو اختر واست زن بگیریم / موافقی پسر

میزنم ناقصت میکنم رفیقا!

اختر پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:16 ب.ظ http://www.chitaaa.blogfa.com

جونم منتظر جون. فکر خوبیه. حسین اوکی بدی ما جست و جو رو شروع می کنیم!‌

دست نگه دارید!

پروشا پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:48 ب.ظ

اینو لو نداده بودی...خو حالا جرم طرف سنگینی میکنه

تقصیری نداره اون...پیش اومد دیگه.

فاطمه پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:09 ب.ظ

میرم 8 اذر و میخونم

فاطمه پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:13 ب.ظ

۸ اذر نبود اما ۹ اذر و خوندم .
......................
خفه شدم

حالا میدونی داستان مو!

آیه پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:57 ب.ظ http://aieh.blogfa.com

خوب کاری کردی جواب ندادی . خوب کاری کردی نرفتی .
ایول حسین

ایول ایول است ایول.داش حسین یل است،ایول/

انفرادی(آقای سین) پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:28 ب.ظ http://enferadi0098.blogsky.com

من در این تاریکی

فکر یک بره ی روشن هستم

که بیاید علف خستگی ام رابچرد...



به روزم[گل]

absolution جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:11 ق.ظ http://www.absolution.blogsky.com

مهم اینه خودت حال کردی پسر...
حال کردم باهات!!
شدید...
راستی من ۱۶ بهمن میرم نظام!!
چقدر حال میکنم اگه ۱۵ بهمن ببینمتون!!
بای پارتی بشه برا خودش :))

می بینی رفیق.واست جشنم میگیریم...

caffè nero جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:46 ق.ظ http://eternal.blogsky.com

آدم با هر چیز ساده ای، دلش می گیرد

دل فقط برای گرفتن است!

MisspInk جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:35 ب.ظ

منم اگه بودم جواب نمیدادم

این پیش آمد؛هفته ای یه بار تکرار میشه!

آنشرلی جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:37 ب.ظ http://cupid89.blogfa.com/



بیا
آپم

نمیتونم دو تا جنبه ی روحی تو رو کنار هم بزارم!

MisspInk جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:40 ب.ظ

چیزی که تموم شده،شده

کردن!

جلسه رسمیست جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:17 ب.ظ http://jalase-rasmist.blogsky.com

وقتی قصه ای تمام می شود دیگر آغاز نمی شود.

آغاز یک پایان...

ستایش جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:35 ب.ظ http://www.baran8904.blogfa.om

فرمت شد یا دیلیت؟

کلا از صفحه روزگار محو شد...کی و میگی؟

صخره بلند جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:19 ب.ظ http://lalehshahri.blogfa.com/

۱۵بهمن که قطعیه .؟؟؟من میام.اگه بهم خورد خبر بدین ها.
میشه یه ارشیو از اونایی که میان بذاری ببینیم کیا میان؟؟

ما دیگه از دستمون در رفته کی به کیه!تا روز آخر باید صبر کنیم!

[ بدون نام ] جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:26 ب.ظ http://successking.blogfa.com/

واای از این دل
انگار برگشتیم به خاطرات ۸آذر
درسته؟

مرسی که حواست هست...

مهشید جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:37 ب.ظ

خب منم طعم نبودنشو چشیدم... هرچند کوتاه بود اما خیلی سخت گذشت! شاید واسه خیلیا عادی باشه این اومدن و رفتن ها اما واسه من نبود و نمی شه! الان که هست فقط به بودنش خوشم... و می دونم اگه نباشه داغون می شم! واسه اینا بود که گفتم می فهممت...

اینارو که گفتی قبول میکنم که میفهمی!

پروشا جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:44 ب.ظ

آها...نمیدونسم رفیق...

۳۰ما جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:58 ب.ظ http://www.sadsaltanhayi.blogfa.com

اصولا مردا کور رنگی دارن ... چرا؟

خانوم ما مرد نیستیم،تو رو مون خط بکش!

احمد شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:00 ق.ظ http://liberty01.blogsky.com

تردید... همین.

ستایش شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:55 ق.ظ http://www.baran8904.blogfa.com

مخاطبو می گم

پریناز شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:53 ب.ظ http://stronghold7.blogfa.com

سلام پرسیدی چرا پناهگاه؟شاید جواب احمد درست باشه ولی این هم بهش اضافه کن: شاید چون اون موقه ک این وبلاگو ساختم بیشتر از همه چی تو این دنیا احتیاج ب ی جایی داشتم ک بهش پناه ببرم از همه چی خسته بودم خیلی از همه چی..من از نفس کشیدنم خسته بودم حتا...جواب احمدم ک هست دیگ...چقدر متاسفم ک نمیتونم و نیستم ک بیام باهاتون

دلارام دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:36 ب.ظ http://delaram360.blogsky.com

سلام
وقتی کسی یه بار دیلیت میشه هیچ وقت دیگه نباید برگرده سرجاش
چون نه جایی براش مونده نه حسی
خوب کاری کردی
منم اینکارو کردم ... برای همیشه

حس که میمونه رفیق!

علی سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:45 ق.ظ

حسین جان وافعا زیبا توصیف کردی
به آقا فرشاد و رفیقشم سلام ما رو برسون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد